ما در مدرسه هایمان هیچ وقت کلاس رقص یا باله نداشتیم،هیچ وقت کارگاه نجاری نداشتیم،ما هیچ کلاسی با تمام آلات موسیقی نداشتیم،ما هیچ وقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهايمان خوراکی های رنگارنگ بریزند تا با اکيپمان سر میز بنشینیم و شاد باشیم ،ما هیچ وقت پارتی آخر سال نداشتیم،ما هیچ وقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را ب هوا نينداختيم،ما همیشه باز خواست شده ایم!برای ناخنهايمان برای موهایمان.برای خنده هایمانپسرا پدرشان درآمد بسکه موهایشان را از ته تراشیدند و دختران در اوج گرما لباس سرتاسر تیره پوشیدند و عرق ریختند ،ما هرگز نفهمیدیم ک جنس مخالف شاخ و دم ندارد و عین ما آدم است و میشود بدون افکار و نبات شوم دوست شد ،ما بهترین روزهای نوجوانيمان با کابوس کنکور گذشت بهترین روزاي نوجوانی با دوران سربازي،ولی کسی نگفت تو دیگر 17ساله نميشوي،جامعه بیشتر هنرمند میخواهد تا دکترو مهندس،هیچ کس نفهمید شبها با رویای سازو بوم نقاشی به خواب ميرويم،هیچ کس به ما نگفت موفقیت پزشکی و مهندسی و کالت نیست،و هیچ وقت نفهمیدیم انسان بودن ربطی ب اینکه با کدام پا وارد دستشویی شویم ندارد.
خب خب خب
سلام سلام سلام
من ریحانه ملقب به شاهدخت از همین تریبون بازگشت خودم ب زندگی عادیمو اعلام میکنمممممم
میدونستم که حالم خوب میشه و الان ب قدری خوبم ک ب جرعت میتونم بگم با چهار سال پیشم تفاوتی ندارند جز یکی
ک اونم قبلاً پسر میدیدم با دست میزدم تو دهنش اما الان کلی از دوستان هستن که پسرن و ته مرام و معرفت
اونقدر حالم خوبه که هر روز با ذوق ساعت هفت هشت بلند میشم تیپ میزنم آرایش میکنم میرم باشگاه تو خیابون مغازه رو نگا میکنم نیمروز گل فروشی و برای خودم باز هدیه میخرم کتاب میخونم بدون ترس از خاطره ای آهنگ گوش میدم و میرقصم میخونم میخندم و مهم تر از همه دوباره مینویسم و اینبار میخوام نوشته هامو ارتقا بدم ب همراه صدای خودم و همینطور هر روز بیشتر از قبل بخندم و زندگی کنم .
رمز موفقیت من هم این بود که خودمو بیشتر از هر انسانی دوست داشتم و دارم و اول از همه عاشق خودم بودم و این شد که با رفت و آمد آدم ها زندگیمو نباختم و هرروز قوی تر و فهمیده تر از قبل شدم
خلاصه اینکه عاشق خودتون باشید و هیچ انسانی و بیشتر از خودتون دوست نداشته باشید تا نشکنید و و بتونید هربار بلند شید ن اینکه خودخواه باشینا ولی خودتونو اونقدری وقف کسی نکنید که خودتون رو فراموش کنید
و در آخر و کلی بگم حال من بهتر از این نمیشد و و بهتر تر تر از این قراره بشه امیدوارم شما هم خوبتر از دیروزاتون بشید هرروز
فلنییییییی
Help, I lost myself again
But I remember you
Don’t come back, it won’t end well
But I wish you’d tell me too
کمک من دوباره خودمو گم کردم
اما تو رو یادم میاد
برنگرد، خوب تموم نمیشه
اما امیدوارم توام بهم اینو بگی
( اینکه خودش را گم کرده مانند این است که دیگر به خودش فکر نمی کند و تنها به عشقش فکر می کند. به شدت عاشق اوست و نمی داند چگونه ذهنش را از او خالی کند. می داند اگر او بازگردد درد بیشتری خواهند کشید. )
Our love is six feet under
I can’t help but wonder
If our grave was watered by the rain
Would roses bloom?
Could roses bloom
Again?
عشقمون دفن شده
نمی تونم کمک کنم اما امیدوارم
اگر قبرمون با بارون آبیاری شد
گل های رُز شکوفه می کنند؟
ممکنه گل های رز دوباره شکوفه کنند؟
( رابطه شان به پایان رسیده و آن را دفن شده می داند اما از طرفی با خود می گوید اگر دوباره به رابطه بازگردد چه می شود؟ آیا دوباره عشقشان شعله ور خواهد شد؟ )
Retrace my lips
Erase your touch
رد لب هایم را برگردان
لمست را پاک کن
( او می خواهد همه چیز را فراموش کند اینکه چگونه این شخص دوستش داشته را دیگر در ذهنش نمی خواهد. اگر لمس کردن او و لب های او را بتواند فراموش کند که البته غیر ممکن است می تواند به سراغ شخصی دیگر برود و ذهنش را آزاد کند. )
It’s all too much for me
Blow away
Like smoke in air
How can you die carelessly?
همه اینا خیلی برام سنگینه
ناپدید شو
مثل دود توی هوا
چطور می تونی با این بی توجهی بمیری؟
( به یاد آوردن او برایش بسیار دشوار است برای همین میخ واهد مانند دود ناپدید شود. مردن در بی توجهی در واقع حالت کسی که دوستش دارد به خودش است به او می گوید چطور می توانی نسبت به من بی توجه باشی؟ )
Our love is six feet under
I can’t help but wonder
If our grave was watered by the rain
Would roses bloom?
Could roses bloom
Again?
عشقمون دفن شده
نمی تونم کمک کنم اما امیدوارم
اگر قبرمون با بارون آبیاری شد
گل های رُز شکوفه می کنند؟
ممکنه گل های رز دوباره شکوفه کنند؟
They’re playing our sound
Laying us down tonight
And all of these clouds
Crying us back to life
But you’re cold as a knife
اونا صداهامونو پخش می کنن
امشب مارو می خوابونن
همه این ابرها
می گریند تا به زندگی برگردیم
اما تو مثله چاقو سردی
( پایان این رابطه را به یک مراسم تشیع جنازه تشبیه کرده. کسانی که برای مرگشان گریسته می شود و دوباره به خاطر می آیند گویی دوباره به زندگی بازگشته اند اما معشوق او احساسی ندارد. )
Six feet under
I can’t help but wonder
If our grave was watered by the rain
Bloom
Bloom
Again
شش فوت زیر زمین
نمی تونم کمکی کنم اما امیدوارم
اگه قبرمون با بارون آبیاری شد
شکوفه
شکوفه
دوباره
Help, I lost myself again
But I remember you
خانم و اقای متأهل ، دوست عزیز
هیچ کدوم از اونایی که همسرتون رو باهاشون مقایسه میکنید ,هنوز باهاتون زندگی نکردن تا نقطه ضعف هاشونو ببینید بدی هاشونو ببینید و عیب هاشون رو بفهمین. همه از دور خوب ب نظر میرسن و قهرمانن
باید یاداوری کرد ک واژه تأهل از اهلی شدن میاد
ب قول روباه ک در جواب شازده کوچولو گفت: اهلی شدن ینی علاقه مند شدن ب ی نفر که اون برای ت در دنیا یگانه باشد و ت برای اون
تأهل ینی تعهد
لطفا اگر نمیتونید متعهد باشید متأهل هم نشید
حالم خراب میشه از این همه خیانت و بد ذاتی تو دنیا
خواهش میکنم ازتون بیایید انسان وار زندگی کنیم باور کنید دنیا زیباتر و لذت بخش تر میشه
درباره این سایت