ما در مدرسه هایمان هیچ وقت کلاس رقص یا باله نداشتیم،هیچ وقت کارگاه نجاری نداشتیم،ما هیچ کلاسی با تمام آلات موسیقی نداشتیم،ما هیچ وقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهايمان خوراکی های رنگارنگ بریزند تا با اکيپمان سر میز بنشینیم و شاد باشیم ،ما هیچ وقت پارتی آخر سال نداشتیم،ما هیچ وقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را ب هوا نينداختيم،ما همیشه باز خواست شده ایم!برای ناخنهايمان برای موهایمان.برای خنده هایمانپسرا پدرشان درآمد بسکه موهایشان را از ته تراشیدند و دختران در اوج گرما لباس سرتاسر تیره پوشیدند و عرق ریختند ،ما هرگز نفهمیدیم ک جنس مخالف شاخ و دم ندارد و عین ما آدم است و میشود بدون افکار و نبات شوم دوست شد ،ما بهترین روزهای نوجوانيمان با کابوس کنکور گذشت بهترین روزاي نوجوانی با دوران سربازي،ولی کسی نگفت تو دیگر 17ساله نميشوي،جامعه بیشتر هنرمند میخواهد تا دکترو مهندس،هیچ کس نفهمید شبها با رویای سازو بوم نقاشی به خواب ميرويم،هیچ کس به ما نگفت موفقیت پزشکی و مهندسی و کالت نیست،و هیچ وقت نفهمیدیم انسان بودن ربطی ب اینکه با کدام پا وارد دستشویی شویم ندارد.
درباره این سایت